امام علی (ع) در سخن زیبایی این حقیقت را چنین بیان فرموده است : « سُوءُ التَّدْبیر ، سَبَبُ التَّدْمیر» . مدیریت و رهبری ناصحیح (سوء مدیریت) موجب سقوط و نابودی است.
مدیر آگاه و با كفایت ، همانطور كه به هدف میاندیشد ، به سلامت وسایل و روشهایی كه باید یك مجموعه را به مقصد برساند نیز فكر میكند و میداند كه با شیوههای آفت گرفته و ابزار ناصحیح هرگز نمیتوان قله رفیع هدف را تسخیر كرد .
در اندیشه یك مدیر مسلمان ، هدف هیچگاه وسیله را توجیه نمیكند لذا برای دستیابی به هدف نمیتوان از هر روش و ابزاری استفاده كرد و به هر شیوهای متوسل شد و این مسأله یكی از بارزترین تفاوتهای مدیریت اسلامی با مدیریت غربی است . زیرا در مدیریت غربی آنچه از اصالت و اهمیت برخودار است ، سازمان و اهداف سازمانی است (سازمان گرایی) و انسان ، با تمام ارزشها و كرامات خویش در لابلای چرخهای سازمان، له میشود و در پای بت سازمان ، قربانی میگردد. پیامد چنین بینشی جز ظلم و تبعیض و بیعدالتی ، چیز دیگری نمیتواند باشد و این آفت بزرگی است كه در عصر فناوری اطلاعات ، گریبانگیر مدیریت بسیاری از سازمانهای بزرگ گردیده است . در بینش علوی ، درست عكس این مطلب دیده میشود یعنی بجای اینكه انسان در خدمت سازمان باشد ، سازمان و تشكیلات در خدمت به انسان و رشد و تعالی او نقش دارند . چنانكه امام در مورد ارتش و سپاهیان به مالك اشتر میفرماید : «سپاهیان ، دژهای محكم برای رعیت و زینت فرمانروایان و مایه عزت و سربلندی دین و موجب آسایش و امنیت راهها هستند» .
415