واژه کیفیت منشأ سردرگمیهای زیادی است، زیرا در صحبتهای روزمره معمولاً بر برتری دلالت دارد که البته بسته به قضاوت شخصی فرد یا گروه کوچک است. در اینصورت واژه کیفیت دارای نوعی ارزش ذهنی میشود که تشریح آن به آسانی ممکن نیست، اما اکثریت مردم باور داشته که آن را میفهمند و توان تشخیص آن را دارند. در حال حاضر کیفیت در صنعت، تولید و بهطور فزاینده در حوزههای دیگر بار مفهوم دقیقتری دارد که به معنای شناسائی ویژگیهای یک فرآورده یا نوعی خدمت، بهگونهای که خواستههای مشتری را در سطح قابل قبول برآورده کند، تعبیر میشود. در اینصورت کیفیت نوعی ارزش عینی دارد که قابل اندازهگیری و سنجش است. سطح این ارزش تلویحاً براساس توافق بین مشتری و عرضهکنندگان مشخص میشود.
به هر حال کیفیت بهعنوان مجموع خواستهای مقبول مشتری دو خصوصیت اصلی دارد. یکی انتظار مشتری که محصول تولیدی باید خواستهایش را برآورده کند و دیگری کاستیهای موجود در محصول که در برآوردن هدف موردنظر با شکست روبرو میشود یا که نارضایتی بهدنبال دارد.
140