در جهان رقابتی امروزه، بیشك یكی از ابزارهای مهم در ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به اهداف و رسالتهای مورد نظر، برنامهها و رویكردهای نوین آموزش است؛ در این میان، آنچه مقولة تحول را حیات میبخشد و بقای سازمان را نیز تضمین میكند، عنصر «انسان» و «توسعه منابع انسانی» است.
امروزه آموزش به عنوان یكی از روشهای توسعه منابع انسانی سازمانها مطرح میباشد. هر سازمانی به افراد آموزش دیده و باتجربه نیاز دارد تا مأموریت خود را به انجام برساند. پرورش انسانهای زبده و ماهر كه از آن به عنوان توسعه منابع انسانی یاد میشود، ضرورت اجتنابناپذیری است كه سازمانها برای بقا و پیشرفت در جهان پرتغییر و تحول امروزی سخت بدان نیازمندند؛ به همین دلیل آموزش به عنوان یكی از وظایف اصلی مدیریت منابع انسانی مطرح بوده و همواره در تدوین برنامههای توسعه یا تغییرات سازمانی به عنوان عامل مهم مورد توجه قرار میگیرد.
بسیاری از علمای مدیریت و اقتصاد بر این باورند كه در میان انواع سرمایهگذاریهایی كه در جهت ارتقای بهرهوری و نهایتاً توسعه اقتصادی و اجتماعی صورت میگیرد، توانمند ساختن نیروی انسانی به عنوان مؤثرترین عنصر دخیل در تحقق تلاشها، مهمترین و پرسودترین ركن توسعه به شمار میرود. آموزش و بهسازی منابع انسانی در عصر كنونی به لحاظ شرایط خاص زمانی، یكی از وظایف اجتنابناپذیر سازمانها و مؤسسات محسوب میشود؛ این مهم اصولاً در غالب برنامههای آموزش مدون و كوتاهمدت یا درازمدت به اجرا در میآید.
در هر صورت به این نكته باید توجه داشت كه صرفاً ارائه آموزش در قالب دورهها و برنامههای آموزشی نمیتواند دلیل قانعكنندهای بر بهسازی نیروی انسانی در سازمان باشد، مگر اینكه با انجام یك ارزشیابی دقیق و جامع این موضوع عیناً لمس شود. یك برنامه آموزشی نمیتواند با ارزش و مؤثر قلمداد شود، مگر اینكه یك ارزشیابی جامع و كامل از آن صورت گیرد. مدیران آموزشی نه تنها باید نسبت به یادگیری كاركنان پاسخگو باشند، بلكه باید نسبت به اینكه این دانشها و مهارتها به عملكرد شغلی كاركنان نیز انتقال یافته، پاسخگو باشند.
177