مفهوم خودتنظیمی
پنتریچ[1] (1999) یادگیری خودتنظیمی را به عنوان فرایندی فعال و ساختاری پردازشی تعریف می کند که با آن یادگیرنده اهداف، فعالیتهای یادگیری، شناخت، انگیزه و رفتار خود را تنظیم و کنترل می کند (به نقل نیکوس و همکاران، 2005). بوکارتس[2] (1977) می گوید که خودتنظیمی، یک نهایت و آرمان آموزشی است که با پیشرفت، توانایی حل مسئله و خویشتن یابی عمیق مرتبط است. زیمرمن[3] (1986) نیز به عنوان یکی از نظریه پردازان تئوری شناختی- اجتماعی، راهبردهای یادگیری خودتنطیمی را نوعی یادگیری تعریف کرد، که در آن دانش آموزان به جای آنکه برای کسب مهارت و دانش بر معلمان، والدین یا دیگر عوامل آموزشی تکیه کنند، شخصاً کوششهای خود را شروع و هدایت می کنند. به عبارت دیگر یادگیری خودتنظیمی به مشارکت فعال یادگیرنده از نظر رفتاری[4]، انگیزشی[5]، شناختی[6] و فراشناختی[7] در فرایند یادگیری برای بیشتر کردن یادگیری اطلاق می شود (به نقل سبحانی نژاد و عابدی، 1385).
یادگیری خودتنظیمی به عنوان یک مهارت اساسی برای یادگیری در طول زندگی مد نظر قرار گرفته است، که به عنوان یک آمادگی مهم برای زندگی در یک جامعه پست مدرن دیده شده است (کافمن[8]، 2004). در واقع خودتنظیمی توانایی کنترل تکانه ها، حرکات و اعمال افراد است، به گونه ای که شخص را قادر می سازد تا انجام کاری را متوقف کند یا بالعکس او را به انجام فعالیتی وا می دارد (بندورا، لیونینگ، 2005). بندورا خودتنظیمی را وابسته به متغیر انگیزشی مهم به نام خودبسندگی[9] می داند. از دیگاه او، باورهای خودبسندگی «داوری های فرد درباره توانایی خود در زمینهی سازماندهی و انجام تکلیف موردنظر است» (بندورا[10]، 1997). به باور وی، فردی که در یک موقعیت از احساس خودبسندگی بالایی برخوردار است، می تواند در موقعیتهای دیگر چنین احساسی نداشته باشد. با این همه ، اگر فردی در یک تکلیف احساس خودبسندگی بالایی داشته باشد، کارکرد او از جهت های گوناگون بهبود می یابد.
به طور کلی یادگیری خود تنظیمی یک موضوع مهم برای یادگیری انسان است و روانشناسان تربیتی به شرکت فعالانه یادگیرنده در فرایند یادگیری به جای تجربه یادگیری انفعالی تأکید می کنند (چن[11]، 2002؛ پنتریچ، 2000؛ به نقل از اومن چی[12]، 2006).
[1] - Pintrich
[2] - Boekaertes
[3] - Zimmerman
[4] - behavioral
[5] - motivational
[6] - cognitive
[7] - metacognitive
[8] - Kauffman
[9] - self- efficacy
[10] - Bandura
[11] - chen
[12] - Ao Man chih