ساختار تجارت آزاد
پیمان تجارت آزاد میان دولت های آمریکای شمالی موسوم به نفت در اوایل دهه 1990 میلادی و بین سه کشور این منطقه یعنی ایالات متحده ، مکزیک و کانادا منعقد گردید. این پیمان یکی از فعالترین نهادهایی است که در سراسر جهان به دنبال گسترش مناطق آزاد تجاری است. پیمان نفتا از لحاظ اقتصادی بالاترین سطح اقتصاد را در سراسر دنیا بر عهده دارد و در آن بزرگترین قطب اقتصادی دنیا ایالات متحده و یکی از کشورهای نسبتاً قدرتمند از لحاظ اقتصادی عضویت دارد یعنی کشور کانادا هرچند همچنان عضو گروه کشورهای G8 است ولی اکثر کارشناسان معتقدند این کشور دیگر صلاحیت حضور در این کلوپ را از دست داده است.
آنچه دربارهی پیمان نفتا جالبتر از حضور ایالات متحده در آن است، تنظیم نوعی عرضه و تقاضا است. به عبارت دیگر در این پیمان علاوه بر ایالات متحده كشوری همچون مكزیك نیز حضور دارد كه بیشتر به عنوان مصرفكننده به شمار میرود. برخلاف تصور موجود كه عموماً نفتا را فقط پیمانی در مسیر حذف تعرفههای گمركی میدانند، این نهاد یك قانون جامع برای یك نوع اقتصاد قارهای به شمار میرود كه در تلاش است متولد گردد. هر چند این پیمان در اواخر دهه 1990 متولد شد ولی عمده فعالیت آن از سالهای 1994 به بعد شكل گرفت و به عبارت بهتر تلاش اصلی خود را از حدود دو سال پیش آغاز كرده است. در این دو سال فعالیتهای آن رنگ و بوی بهتری گرفته و به نظر میرسد، سمت و سوی جدید خود را نیز در همین دو سال یافته است.
ساختار تجارت آزاد :از لحاظ خصوصی پیمان نفتا یك پیمان جدید دارای ایرادهای اساسی است چنانكه حتی میتوان گفت نیازمند تغییرات بنیادین حقوقی است. تاكنون نیز متون قانونی آن چند بار مورد تجدیدنظر قرار گرفته است و هر بار نیز این تغییرات موجب ایجاد درگیریهای سیاسی شده است. قوانین موجود در پیمان به اندازهای نئولیبرالی به شمار میروند كه گویا قصد ندارند كوچكترین قواعد حمایتی در خود جای دهند. در اینجا از قوانین بهداشت عمومی خبری هست و نه از امنیت و قواعد آموزشی. حتی اتحادیههای كارگری نیز محلی از اعراب ندارند. برعكس دنیای صنعتی گذشته كه اولین تلاشها را در زمینه قواعد حمایتی از كارگران عرضه داشت، نفتا هیچ حركت قابل توجهی در این زمینه به عمل نیاورده است. حتی نفتا به اندازه اتحادیه اروپا در این مسیر تلاش كرده است.
اتحادیه اروپا سعی دارد تا با ایجاد یك سری قواعد حمایتی اقتصاد كشورهای ضعیف را كه بدان ملحق شدهاند به سمتی سوق دهد تا توان ورود را به بازارهای آزاد اروپا داشته باشند ولی در اینجا خبری از چنین قواعدی به چشم نمیخورد. این پیمان تنها از یك پدیده حمایت میكند و آن، شركتهای تجاری هستند؛ این شركتها توسط نفتا در برابر دولت حمایت میشوند. همین مسأله نیز باعث میشود، حمایت از كارگران تحت تأثیر قرار گیرد. توضیحی كه هدفداران نفتا ارائه میدهند شنیدنی است. آنها مدعیاند پیمان به اندازهای رفاه ایجاد خواهد كرد كه از بین رفتن سایههای حفاظتی مشكلی به وجود نیاورد. آنها هر چند چالشهای ایجاد شده زیست محیطی را قبول دارند، ولی معتقدند منابع ایجاد شده در اثر آن به مراتب بیشتر از چالشهایی است كه ممكن است بروز نماید. ولی منتقدان نظرات مغایری دارند. آنها میگویند: نفتا، موجب از بین رفتن مشاغل شده است. همچنین آنها فقر را از دیدگاه علل توسعه، نئولیبرالیسم توسط پیمان نفتا میدانند. این عده معتقدند دولتهایشان عموماً با پذیرش این پیمان خدمات مهلكی را بر پیكره اقتصاد و حقوق خود وارد كردهاند.
70