بروز اختلاف طبقاتی بین حسابداران نخستین عاملی است که در عرصه نوین پرتعارض پدیدار شده است. بل و سایر نظریه پردازان پس از صنعت حسابداران را به عنوان پیشگامان و قهرمان جامعه پس از صنعت یا اعضای طبقه ی جدید کارگری، طبقه ی مدیریت حرفه ای ،بورژوازی نوین کوچک ،یا طبقه ی جدید می نامند.
نظریه پردازان مارکسیست آن ها را یک طبقه ی جدید و فعال می شناسند.
تعداد حسابداران نیروی کار رشد زیادی داشته که تعداد آن ها در سال 1900 بیست و دو هزار و نهصد و شانزده نفر و در سال 1980 یک میلیون و چهل و هفت هزار نفر بوده اند یعنی 4468/86 درصد رشد داشته که این بین گروه های حرفه ای بالاترین افزایش است. چنین رشدی در اعضای حرفه حسابداری ایجا ب می کند که فناوری پیشرفته حسابداری ارائه شود
استفاده از این فناوری پیشرفته ایجاب می کند که حسابداران همه تلاش های خود را در موسسات کوچک یا بزرگ رسمی حسابرسی متمرکز نمایند که در نتیجه ی آن خود اشتغالی در این رشته کاهش می یابد و وابستگی افراد به منابع مالی و سازمانی شرکت های بزرگ و دولت یشتر می شود.
حسابداران علاقه ای نداشتند که موضع اقتصادی مستقل خود را از دست بدهند ولی به صورتی فزاینده به موسسات حسابداری و غیرحسابداری ، کوچک و بزرگ ، خصوصی و دولتی پیوستند و در این فرآیند ناگزیر شدند اقتدار و کنترل مدیریت ناهمگون را بپذیرند و شاهد از دست رفتن تدریجی مزایا و مقام خود باشند نتیجه این شد که حسابداران پرولتاریایی به وجود آمدند که تحت نظر و کنترل مدیریت کار می کردند و تابع قوانین و مقررات تدوین شده بوسیله مدیریت بودند.
تغییر در فناوری حسابداری باعث شد که در ساختار فرایند نیروی کار حسابداری تغییر رخ دهد و حسابداران در یک طبقه جدید پرولتاریایی قرار گیرند که طبق تئوری مارکس آن ها کنترل بر «وسیله» و «هدف کار» را از دست دادند ؛ پدیده ای که آن را پرولتاریای فنی می نامند.
با افزایش تخصص و تخصصی شدن هر بخش از کارهای حسابداری این فرآیند سرعت یشتری به خود گرفت و به صورت پدیده ای در آمد که آن را مهارت زدایی می نامند یعنی تفکیک کارهای تخصصی به تعداد زیادی وظیفه ی عادی و تکراری که نیازی به آموزش ندارد.
علاوه بر پرولتاریای فنی طبقه ی «کارگر جدید» یا «طبقه ی مدیریت حرفه ای» باعث شد پرولتاریای ایدئولوژیک به وجود آید که مقصود از آن اعمال کنترل بوسیله مدیریت بر سرمایه ، هدف و مقاصد اجتماعی است یعنی جاهایی که کار باید انجام شود. پرولتاریای ایدئولوژیک می تواند در حسابداری صدایی رساتر داشته باشد.
زیرا حسابداران از اعمال کنترل بر سیاست سازمان و هدف های خاص و مقاصد کار عاجزند.
حسابداری که به صورت پرولتاریای متخصص در آمده است می تواند تبدیل به حسابداری شود که به تجدید ساختار در« سرمایه » پایگاه دانش خود را از دست بدهد.
این پدیده ی نوین پرولتاریا باعث می شود که حسابداران به صورت افراد متخصص در واحد های وظیفه ای در آینده از مسائل فنی ، اخلاقی و اجتماعی مربوط به حرفه ی خود فاصله بگیرند و از آن جدا افتند.
این تغییرها باعث شد تعداد و کیفیت کسانی که به حرفه حسابداری می پیوندند کاهش یابد و حرفه حسابداری فاقد جذابیت شود.